فکر به خودکشی امری شایع است و بسیاری از افراد تحت فشارهای زندگی و اضطراب یا افسردگی دچار این افکار میشوند. فکر به خودکشی در اغلب موارد گذرا و قابل درمان است اما در بعضی از موارد، فرد را در معرض خطر اقدام به خودکشی قرار میدهد.اکثر افرادی که به خودکشی فکر میکنند، دست به خودکشی نمیزنند . افکار یا ایدههای خودکشی, به معنی فکر به خودکشی یا برنامهریزی برای آن است و شامل اقدام نهایی خودکشی نمیشود.
خلق به چه گفته می شود و اختلالات خلقی چیست؟ شاید برایتان پیش آمده که یک روز صبح که از خواب بیدار شوید و حال و حوصله انجام هیچ کاری را نداشته باشیدو این مسئله تا چند ساعت و یا حتی چندین روز هم طول بکشد. یعنی حوصله ندارید یا به اصطلاح خلق تان پایین است و شما علت آن را نمی دانید. در واقع خلق به تون هیجانی درونی گفته می شود که روی رفتار ما تاثیر می گذارد و ممکن است ساعتها یا روزها ادامه داشته باشد، بر خلاف احساس که ممکن است فقط چند دقیقه طول بکشد. احساسات، مانند غم یا شادی معمولا به علت خاصی بر می گردند.
اختلالات اضطرابی اختلالات اضطرابی مواردی هستند که با ترس بیش از حد و مداوم، نگرانی، استرس و اختلالات رفتاری مرتبط با آن تشخیص داده می شوند . ترس واکنش به تهدیدی معلوم و آنی است. درحالیکه اضطراب احساسی به یک تهدید نامعلوم است در واقع اضطراب پیش بینی تهدیدی است که ممکن است در آینده روی دهد.
کسانی که دچار این اختلال روانی هستند دربارهٔ خودشان بزرگنمایی واغراق میکنند. بر خلاف باور بیشتر مردم، کسانی که دچار خودشیفتگی هستند از اعتماد به نفس پایین و احساس حقارت رنج میبرند و به نوعی از تعریف و تحسین دیگران تغذیه میکنند و اگر مورد تحسین دیگران قرار نگیرند اندوهگین یا خشمگین میشوند. آنها خود را برتر از دیگران میپندارند و احساس همدلی نسبت به دیگران ندارند. به همین خاطر به احساسات و نیازهای دیگران توجه نمیکنند و همیشه حق به جانب اند. آنها خود را مجاز به سو استفاده از دیگران میدانند و برای رسیدن به اهدافشان از دیگران بهرهکشی میکنند.
آموزش دادن مغز به واسطه خود مغز، بنیان و اساس این روش درمانی است . به این روش درمان، نوروفیدبک یا بازخورد عصبی می گویند. نوروفیدبک به روشی اطلاق میشود که در آن، اطلاعات عصبی به دستگاه عصبی مرکزی (CNS) مراجع بازخورد داده شده و تلاش میشود تا او بیاموزد چگونه کارکرد مغز خود را اصلاح نمایند. از آنجاییکه در حالت عادی ما قادر به کنترل و تغییر امواج مغز خود نیستیم؛ زیرا نسبت به این امواج آگاهی نداریم. در روش درمانی نوروفیدبک، سعی میشود تا این آگاهی از طریق ارائه بازخوردهای (فیدبکهای) بسیار سریع به فرد ایجاد شود. همچنان که این تمرین ادامه مییابد، مغز یاد میگیرد که چگونه به تولید بیشتر امواجی بپردازد که منجر به عملکرد بهتر میشود. اینکه چه امواجی در مغز افزایش و چه امواجی کاهش یابند، کاملاً بستگی به مشکل هر فرد دارد و درمانگر آن را در طول جلسه نوروفیدبک تنظیم مینماید.
ناپایداری عاطفی، مشخصه بارز اختلال شخصیت نمایشی (هیستریونیک) محسوب می شود. تمایل بسیار زیاد برای جلب توجه دیگران تا حدی است که چنانچه فرد مبتلا به این اختلال نتواند نظر و نگاه های دیگران را به سمت خود جلب کند، به افسردگی دچار می گردد. پس این افراد به جلب توجه دیگران بسیار وابستگی و دلبستگی دارند. بروز احساسات در این افراد، شدید است. فرد هیستریونیک، برای بودن در کانون توجهات دیگران، رفتارهای خود را به گونه ای بروز می دهد که گویی مشغول اجرای یک نمایش می باشد. شخصیت نمایشی، در بیان هیجانات خود بسیار اغراق آمیز عمل می نماید . آنها ممکن است با مشاهده یک فیلم غمگین ، به طرز غیر قابل کنترلی شروع به گریه زاری می کنند.
غمگین بودن طولانی مدت، بیعلاقهگی به اموری که قبلاً دوستشان داشتیم، کاهش تمرکز، خستگی بیش از حد و حالتهایی از این دست، میتوانند نشانههای افسردگی باشند. این بیماری، احساسات و افکار و رفتار ما را عوض میکند. افسردگی میتواند با مشکلات هیجانی و جسمی همراه باشد.اختلال افسردگی یک ضعف نیست که با چند روز مراقبت برطرف شود بلکه پیگیری و درمان طولانی مدت و مراقبت و پایش مداوم میخواهد.هر چهقدر زودتر به داد افسردگی برسیم، راحتتر میتوانیم آن را درمان کنیم و زمان بیشتری را از زندگی لذت میبریم.اولین قدم برای درمان افسردگی و جلوگیری از افسردگی شدید، شناخت علائم افسردگی است.
ویژگی اصلی شخصیت وابسته اضطراب شدید در موقعیتهای مبهم می باشد .فردی که به اختلال شخصیت وابسته مبتلا است به دلیل عدم تعادل روحی و روانی در واقع فقط میخواهد نیازهای عاطفی و جسمی خود را بوسیله دیگران برطرف کند و چنانچه به خواستههای خود نرسد، احساس اضطراب و ناامنی میکند و به مرور ضمن از دست دادن اعتماد به نفس، ممکن است رفتارهای خاصی از خود نشان دهد. معذرت خواهی زیاد هم از دیگر ویژگی های مبتلایان به اختلال شخصیت وابسته است.
مشخصه این اختلال ناپایداری عاطفی، خلق، رفتار، روابط و اعتماد به نفس پایین آنهاست. افراد مبتلا به این اختلال، خودانگاره (خودپندارهی) بسیار بیثباتی دارند، روابط میانفردیشان نیز بسیار بیثبات است. آنان معمولاً سابقهی روابط پرشور ، اما پرآشوب دارند که غالبا با افراط و تفریط همراه است و در نهایت به سرخوردگی و ناامیدی میانجامد.خشم شدید و نشانههای بیثباتی عاطفی و اقدام های مکرر به خودکشی ویژگی های مهم این اختلال است.بیثباتی عاطفی آنان همراه با سطح بالای تکانشگری، اغلب به رفتارهای خود ویرانگری مانند (رانندگی بیباک) منجر میشود.اقدامات خودکشی،غالبا به شکل فریبکارانه، بخشی از تصویر بالینی این اختلال است. با اینحال، اینگونه اقدامات همیشه فریبکارانه نیستند. خودزنی، ویژگی دیگر این اختلال است. هدف از رفتارهای صدمهزدن به خود، رهایییافتن از اضطراب یا ملالت است.