بخش ناخودآگاه، کنترل کننده احساسات نیز هست. اگر بعضی اوقات بدون اینکه بدانید چرا، حس بدی دارید، این کار را ضمیر ناخودآگاهتان انجام داده است. 

راه صحیح برای تغییر یک باور این است که اول ضمیر خودآگاه را، که مانند نگهبان مغز میماند، بصورت منطقی یا با تکنیکهایی مانند هیپنوتیزم قانع کنید که باور جدید را قبول کند. با این کار، باور مربوطه به ضمیر ناخودآگاه وارد شده و میتواند مورد قبول واقع گردد.

بعنوان یک تمرین، از شما میخواهیم در جایی ساکت بصورت ریلکس نشسته و بصورت ارادی و با آگاهی تنفس کنید. توجه کنید که چگونه بخش خودآگاه، کنترل تنفس شما را به عهده گرفته است. اما پس از اندکی، کم کم با توجه نکردن به تنفس، نفس کشیدن شما به امری غیر ارادی تبدیل شده و ضمیر ناخودآگاه همانند یک سیستم کنترل پرواز اتوماتیک، شما را کنترل میکند !

برای اینکه در مسیر موفقیت، پیشرفت کنید، باید به خوبی بدانید که این دو بخش از ذهن، چگونه کار میکنند. اگر با طرز کار آنها آشنا باشید، میتوانید از قدرت هردوی آنها در مسیر موفقیت بهره ببرید !

ضمیر نیمه خودآگاه: کجا پنهان است؟

 توانایی ما در کنترل افکار ، همگام سازی حرکات یا تجربه احساسات بستگی به عمق پردازش اطلاعات دارد.
مطابق الگوی زیگموند فروید، ذهن می تواند به سطوح زیر تقسیم شود:

1. ذهن خودآگاه شامل افکار، حافظه، احساسات و آرزو هایی است که از آن در هر لحظه آگاهی داریم. در واقع جنبه‌ای از فرایند ذهنی می باشد که می توانید در مورد آن فکر کنید و صحبت کنید و از آن ها آگاهی دارید . مثلاً ممکن است از احساسات تشنگی خود آگاهی داشته باشید. بنابراین سریع نوشیدنی میل می کنید.

2. بخش نیمه خوداگاه شامل هر چیزی است که به صورت پنهانی  ، وارد ذهن خودآگاه می‌ شود و اگر در مورد آنها فکر کنیم می توانیم از آنها آگاه شویم.این بخش شبیه به یک اتاق انتظار ذهنی است که در آن افکار باقی می‌ مانند تا بتوانند به قسمت خودآگاه برسند.در واقع می‌ توان آن را همان حافظه در دسترس هم نامید.

به عنوان مثال  هنگامی که ما مهارت  رانندگی اتومبیل را پیدا کردیم ، دیگر فکر نمی کنیم چه موقع از کدام دنده استفاده کنیم یا چه زمانی به کدام آینه نگاه کنیم ، اما همینکه فکرش رابکنیم ، قادریم بفهمیم چه کارهایی انجام داده ایم. یا مثلاً شما هم اکنون در مورد شماره موبایل تلفن خودتان فکر نمی کنید اما اگر بخواهید، می توانید به راحتی آن را یادآوری کنید. 

3. بخش ناخودآگاه  مخزن احساسات ، افکار ،  اضطراب و حافظه است که بیرونِ آگاهی ذهن خودآگاه ما قرار دارد . اکثر محتوا های ذهن ناخودآگاه غیر قابل قبول و ناراضی کننده هستند، مانند احساس درد، اضطراب، کشمکش و غیره.این بخش مانند قسمت زیر آب کوه یخی است که عمده ترین قسمت ذهن را تشکیل می دهد و نمی توانید آن را ببینید. احساسات، انگیزه و تصمیمات ما به طرز قدرتمندی توسط تجربه‌ های گذشته و اطلاعات ذخیره شده در ذهن ناخودآگاه تاثیر می‌ گیرند.

حقیقت این است که ذهن ناخودآگاه شبیه به یک بانک حافظه بزرگ می باشد. ظرفیت آن نامحدود است و به طور مداوم هر چیزی را که در اطراف ما اتفاق می‌ افتد را ذخیره می‌ کند . زمانی که به سن ۲۱ سالگی برسید، احتمالاً اطلاعات ذخیره‌ شده دائمی، بیش از ۱۰۰ برابر کل مطالب و محتوای موجود در  دایره المعارف باشد.


قدرت ذهن ناخودآگاه

چه بیدار باشید و چه خواب باشید، ذهن ناخودآگاه شما در حال ثبت و ذخیره همه چیز است.  اطلاعات، احساسات و آرزو ها در آن ذخیره می شوند و ذهن ناخودآگاه نقش بسیار مهمی در خلق این رویاها دارد.

زمانی که می خوابید، ذهن خودآگاه شما می خوابد اما ذهن ناخودآگاه هرگز نمی‌ خوابد

این ذهن ۲۴ ساعت روز را کار می‌ کند. حتی زمانی که شما خواب هستید، ذهن ناخودآگاه تنفس، عملکرد اعضای داخلی بدن، رشد سلولی و همه چیز را کنترل می‌ کند. به همین دلیل زمانی که خواب هستید ، ذهن ناخودآگاه تان هنوز بیدار است و به سادگی می توان گفت که این موضوع به این معناست که :

ذهن ناخودآگاه شما به تنهایی مسئول رویاها و آرزوهایتان می باشد.


ذهن ناخودآگاه شما با تصاویر ذهنی ارتباط برقرار می کند که هنگام یادآوری یا آرزو‌ کردن تولید شده‌ اند و به دلیل این که ذهن ناخودآگاه به شکل سمبل، استعاره یا شکل های بصری کار می‌ کند، در نتیجه آرزو های ما  تمایل دارند که از یک روش خاص براورده شوند. به همین دلیل است که اکثر آرزو ها غیرمستقیم هستند و فهم آن ها سخت می باشد. اما اغلب  مربوط به تجربیات و اتفاقاتی هستند که در زندگی روزانه ما رخ می دهند.


چطور ذهن و فکر خود را در کنترل کامل داشته باشیم؟

ضمیر ناخودآگاه بین واقعیت و آنچه را که تصور میکنید، تفاوتی قائل نمیشود.

 هرچه ضمیرناخودآگاه شما برای مدت طولانی تری به چیزی باور داشته باشد، تغییر آن باور سخت تر خواهد بود.

 هر فکری در ضمیر ناخودآگاه ، باعث یک واکنش فیزیکی خواهد شد.در واکنش به تجسم  ذهنی هم در ذهنتان مسیرهای ذهنی تولید میشوند که حاصلش  به احتمال زیاد رخداد آن تجسم در دنیای واقعیست.

ضمیر ناخودآگاه شما مدام در جستجوی شواهدیست که باورهای فعلی شما را محکم تر کند.

وقتی تضادی بین ضمیر خودآگاه  با ناخودآگاهتان پیش آید ، ضمیر ناخودآگاه همواره برنده نهایی خواهد بود.

هرچقدر تلاش خودآگاهانه بیشتر باشد، پاسخ ضمیر ناخودآگاه کمتر خواهد بود.

برای برنامه ریزی ضمیر ناخودآگاه، تلقین کردن و تکرار قابل استفاده است.

راه کارهای تقویت قدرت ضمیر ناخودآگاه

1- کنترل افکار : هر زمان که دیدید نسبت به خود یا توانایی‌های‌تان احساس منفی دارید ، از بالا به موضوع فکر کنید.

2- افکار مثبت: هر چقدر بیشتر به خودتان و توانایی‌های‌تان ایمان داشته باشید، احتمال تلاش و موفقیت شما بیشتر خواهد بود. هر زمان که یک فکر منفی به ذهن‌تان وارد می‌شود، تلاش کنید تا با قدردانی از یکی از خصوصیات مثبتتان  به آن پاسخ دهید.

3- تغییر مسیرهای فکری : الگوهای فکری ضمیر ناخودآگاه شما، تحت تأثیر نحوه‌ی تعامل شما با جهان و روش پردازش اطلاعات توسط شما قرار دارد. بنابراین کنترل افکار خوب و بد را به دست بگیرید.

4- تغییر عادات  ضمیر ناخودآگاه: شما به طور قابل توجهی از طریق الگوها و عادت‌های شناخته شده در زندگی روزمره‌ عمل می‌کنید .کافیست با تغییر در برخی عادات مانند تغییر در مسیر بازگشت به خانه نحوه تعامل با جهان پیرامون خود را تغییر دهید.

5- پذیرش احساسات و افکار جدید : ضمیرناخوآگاه شما ظرفیت زیادی دارد، لازم است تا افکار جدید و احساسات جدید را به او دهید. این افکار و احساسات تعامل شما با جهان پیرامون را تحت تاثیر قرار میدهد. برای مثال میتوانید با یک احساسی که از از برخورد با آن واهمه دارید را تجربه کنید. برای مثال: اگر از صحبت در جمع هراس دارید، با آن روبرو شوید و این کار را انجام دهید.

روش های تسلط بر ضمیر ناخودآگاه

1. قانون عادات جدید در 21 روز

این قانون میگوید اگر شما 21 روز یک کار یا فکری را تکرار کنید پس از 21 روز آن فکر یا کار جزئی از عادات شما میشود.

2. ریلکسیشن یا تمرین ذهن آگاهی

  • کافیست یک جای آرام بنشینید، به آرامی دم و بازدم را انجام دهید و بر تنفستان تمرکز کنید.
  • حالا تصویر سازی  را آغاز کنید.
  • فرض کنید بر روی یک نیمکت نشته اید و شخصی که شبیه شماست اما سالهاست از او دور بودید، در کنار شما می نشیند ، او همان ضمیر ناخودآگاهتان است.
  • اگر توانستید با این بخش از ذهن وارد ارتباط شوید، میتوانید سئوالات خود را مطرح کنید.