گشتالت درمانی نوعی روان درمانی كلی نگر و شخص محور است كه بیش از آنكه در تجربیات گذشته فرو رود ، بر زندگی و چالش های فعلی فرد متمركز است. این روش اهمیت درک زمینه زندگی فرد و مسئولیت پذیری را به جای سرزنش کردن، تأکید می کند. گشتالت درمانی روشی است که بیشتر بر تجربه “اینجا و اکنون” مراجع تمرکز می کند.


کلمه gestalt یک کلمه آلمانی است که به‌معنی «شکل/ قالب» یا «کل» است. به عبارت دیگر، روی تمامیت فرد تمرکز دارد. تمرینات گشتالت نیز بر احساس فرد در هر لحظه به‌طور کلی متمرکز است و با چنین تکنیکی آنها میتوانند مسائل درونی یا تنش های حل نشده را برطرف کنند. بر اساس گشتالت درمانی، احساسات تنها در صورتی حل میشوند که ، در حال و در جلسه درمان در مورد آنها بحث شود. افراد به‌جای تمرکز بر موفقیت و برآوردن انتظارات، یاد میگیرند خود و خواسته‌هایشان را درک کنند. این موضوع میتواند در فرد اعتماد به نفس ایجاد کند و استرس را کاهش دهد و نهایتا منجر به سلامت روان شود. در گشتالت درمانی، به مسائلی نظیر این که فرد چگونه بدان حالت درآمده است، یا دلیل انجام کارهایش چه بوده، یا فردا چه خواهد کرد و چه پیش خواهد آمد توجهی نمی شود.

به گفته ی فریتز پرلز، پیشگام درمان گشتالت: رنج اصلی ما به عنوان انسان شکافی است که بین حال و آینده ایجاد میکنیم. گاهی اوقات، ذهن ما سریعتر از خود زندگی پیش میرود و ما چیزها را قبل از وقوع و بطور ناآگاهانه پیش بینی میکنیم. ما در ذهنمان در مورد چیزهایی که هنوز اتفاق نیفتاده‌اند پیش بینی میکنیم و تقریباً بدون اینکه بدانیم، خود را پر از ترس و اضطراب میکنیم که باعث دردهای ما میشنود.

هدف گشتالت درمانی

هدف اصلی گشتالت درمانی، بهبود آگاهی مراجع است.

آگاهی عبارت است از کسب دانش نسبت به محیط؛ این آگاهی از طریق تماس با محیط، احساس نیروهای متضاد، توجه و تمرکز کردن حواس بر یک موضوع، بالا بردن احساس بدنی، گوش دادن به توصیف های کلامی و… حاصل می شود. یعنی فرد هرچه بیشتر با محیط واقعی خود در تعامل طبیعی قرار گیرد.

سایر اهداف بالقوه این روش  شامل موارد زیر است:

  • حس بهبود یافته خود کنترلی : مراجع به تدریج مسئولیت تجارب خود را بر عهده بگیرد و دیگران را مسئول تفکرات، احساسات و اعمال خود نداند.
  •  آگاهی بهتر از نیازهای خود
  •  تحمل بهتر برای احساسات منفی،
  • مهارت های ارتباطی بهبود یافته، 
  • مراجع به تدریج مسئولیت تجارب خود را بر عهده بگیرد و دیگران را مسئول تفکرات، احساسات و اعمال خود نمیداند.
  • تلاش کند به جای حمایت های بیرونی، به حمایت های درونی متکی باشد.
  • بتواند از دیگران کمک بخواهد و به دیگران نیز یاری رساند.

تکنیک‌های گشتالت برای رشد شخصی

۱. چگونه خاطرات بد گذشته را فراموش کنیم؟

See the source image

به موضوعات مربوط به وقایع گذشته ای اشاره دارد که بر حال فعلی ما تأثیر میگذارد. این احساسات کنترل نشده، عقده هایی است که ما را از زندگی در لحظه حال بازمی‌دارد. 

ما نباید از این موضوعات حل نشده اجتناب کنیم. در عوض، باید بتوانیم این احساسات را روشن کنیم تا از چسبیدن به درد و رنج یا حتی به وجود آمدن کینه در دلمان جلوگیری کنیم. برای انجام این کار میتوانیم یک شبیه سازی ذهنی رویارویی و خداحافظی با شخصی که از دست داده‌ایم ،را انجام دهیم. ما می‌توانیم از نظر ذهنی فرد را در کنارمان تصور کنیم و آنچه را که همیشه می‌خواستیم بیان کنیم، به آن فرد خیالی بازگو کنیم.  با این روش  ما دردی که آزارمان می‌دهد را کشف خواهیم کرد و غم و اندوه، احساس گناه یا دلخوری خود را از بین خواهیم برد.

نظریه گشتالت معتقد است هنگامی‌که مسائل بازمانده از گذشته را را فاش و شناسایی کردیم، آنها را رها خواهیم کرد. سپس دایره ناتمام (گشتالت ناتمام) را می‌بندیم و جلو می‌رویم.

۲. تکنیک صندلی خالی

بسیاری با این روش آشنا هستند. این روش شناخته شده، غالباً مفید است و به خوبی جوهر گشتالت را نشان می‌دهد. روش صندلی خالی گاهی اوقات به عنوان روشی برای ملاقات و پیش بینی طریق گفتگوی خیالی با افراد دیگر استفاده میشود. هدف در این مکالمه خیالی ایجاد روند عزاداری یا رفع آسیبهایی است که از دیگران برای ما به جا مانده است. با این حال، استفاده از صندلی خالی برای رشد شخصی هدف دیگری دارد: شروع یک گفتگوی درونی که در آن «مخالف» خود را پیدا می‌کنیم و با آنها صحبت می‌کنیم. با استفاده از این تکنیک، در حقیقت میتوانیم با خودمان گفتگو کنیم.

گشتالت درمانی- تصویر ۳- سایت تخصصی روانشناسی دکتر کامیار سنایی

از یک طرف خودمان را قرار می‌دهیم که ناراحت است و مانع از حرکت ما می‌شود و از طرف دیگر، آن بخشی از وجودمان را روی صندلی قرار می‌دهیم که می‌خواهد با آن وجه دیگر روبرو شود تا زندگی پربارتر، آزادتر و بازتری داشته باشد. تصور کنید این دو وجه وجودتان بر روی صندلی قرار گرفته‌اند. انتظار چه نوع گفتگویی از آنها دارید؟ شاید گفتگویی مانند مکالمه زیر شروع شود:

وجه منفی: من خیلی خسته‌ام، هیچ قدرتی ندارم.

وجه مثبت: تو دوباره قدرت من را می‌گیری و در زندگی من فضای زیادی را اشغال می‌کنی. به من بگو واقعاً چه مشکلی داری.

وجه منفی: من خودم را دوست ندارم و زندگی فعلی‌ام آن چیزی نیست که دوست داشته باشم.

وجه مثبت: خوب، به جای شکایت، به من بگو برای بهتر شدن چه کاری انجام دهیم؟

۳. من مسئول هستم

یکی از بهترین تکنیک‌های گشتالت، بازی «مسئولیت پذیرفتن» است. این روش ساده به نظر می‌رسد. اما تعهد زیادی لازم دارد. هدف آن کمک به ما در آگاهی بیشتر از آنچه در درونمان اتفاق می‌افتد است. برای درک آن، مسوولیت تمام کارهایتان را بپذیرید و سپس با استفاده از این تغییرات، رفتار فعال‌تری را تشویق کنید. کافیست به لحظه‌ای که در آن حضور دارید آگاه شوید، آنچه می‌خواهید را ببینید و به آن جمله، مسوولیت خود را در قبال موضوع اضافه کنید. این روش به‌طور موثری اعتماد به نفس شما در آن لحظه را تقویت می‌کند. در ادامه یک مثال کوتاه آورده شده است.

«سرم درد می‌کند و شکمم هم درد می‌کند. می‌دانم که من به چیزهای زیادی فکر می‌کنم و استرس دارم. اما من مسئول آن هستم و می‌پذیرم که باید چیزها را تغییر دهم.» «من فهمیده‌ام که حق حرف زدن و ابراز وجود دارم. من مسئول‌م اطمینان حاصل کنم که صادقانه صحبت می‌کنم. بدون ترس ابراز وجود می‌کنم و احترام به خودم و دیگران برایم اولویت دارد.»

۴. پیوستگی هوشیاری را تمرین کنید

سه ذهن انسان: هوشیار، نیمه هوشیار، ناخودآگاه - تمیم خبر

در گشتالت درمانی، درمانگر باید روی «چگونگی» تجربه شخص کار کند نه «چرایی» آن.

 آنها میخواهند بدانند که فرد چگونه با مشکلات روبرو است و چگونه با آنها زندگی میکند. چگونه آنها را احساس کرده و آنها را درونی میکند. برای انجام این کار، ما باید فضا را برای شناسایی احساسات و تفکرات فعلی خود ایجاد کنیم. این اطلاعات را با گفتن جملاتی مانند، «به من بگو چه احساسی داری»، «به من بگو که کجای بدنت آن را احساس میکنی» یا «برای من توضیح بده که اکنون چه نکته‌ای در این موضوع میبینی» دریافت میکنیم.

 انجام این تکنیک به‌صورت شخصی به ما برای درک خود در لحظه اکنون کمک میکند. ما میتوانیم پیوسته آگاهی را تمرین دهیم و هر احساس، فکر و هیجانی را به وجود آوریم. این مسئله نادیده گرفتن یا درونی سازی مشکلات نیست. این پیوستگی هوشیاری در مورد بازتاب دغدغه‌ها و نگه داشتن و سپس حل کردن آنها در افکار مان است.

«اگر از چیزی مطمئن شدید، آن را بگویید. خود واقعیتان را در معرض دیدتان قرار دهید. آنچه را میگویید احساس کنید.» فریتز پرلز

گشتالت درمانی- تصویر ۴- سایت تخصصی روانشناسی دکتر کامیار سنایی

۵. سوالات خود را به تأیید تبدیل کنید

این تکنیک، یکی دیگر از تکنیکهای گشتالت است که ممکن است در نگاه اول بسیار ساده به نظر برسد. اما تکنیک بسیار ارزشمندی است. این تکنیک به ما کمک میکند واقعیت های درونمان را اعلام کرده و قوای خود را برای حل تعارض بسیج کنیم.

 چگونه میتوانیم  انجامش دهیم؟ آسان است. همه ما یکی از آن روزها را تجربه کرده‌ایم که به خود گفته‌ایم: «چرا من اینطور احساس میکنم؟ چرا احساس میکنم خیلی ناامید و ناتوان هستم؟»

گشتالت در این موارد یک پیشنهاد ساده دارد: سوالات را به جملاتی که خودتان را تایید می‌کنید، تبدیل کنید. بیایید چند نمونه را بررسی کنیم:

سوال: چرا امروز خیلی احساس بدی دارم؟

تایید احساس: امروز حالم بد است. من قصد دارم امکانی ایجاد کنم تا این احساس را تغییر دهم و فردا برایم روز بهتری شود.

سوال: چرا احساس میکنم دوست‌پسرم از من دور میشود؟

تایید احساس: دوست پسرم از من دور میشود. من قصد دارم از او سوال کنم که آیا مشکلی در رابطه مان وجود دارد؟ خیلی ساده به نظر میرسد؟ بله، خیلی ساده است. اما انجام آن به ما کمک میکند تا خودمان را بپذیریم و به جای غوطه‌ور شدن در استرس آینده بتوانیم حل مساله کنیم.

نتیجه

Image result for نتیجه

تکنیکهای گشتالت در هنگام کمک به ما در برقراری ارتباط با نیازهای مان به همان اندازه که در بالا مشاهده کردید، ساده و ابتکاری هستند. 

آنها در حقیقت ما را به مسئولیت پذیری دعوت میکنند. نسبت به آنچه احساس میکنیم، شجاع باشیم و بر اساس آن عمل کنیم تا رشد کنیم. 

هدف این تکنیک ها، این است که ما تبدیل به خود واقعی مان شویم.